این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت دانش می باشد که در بخش اول مبانی و ادبیات نظری مدیریت دانش مورد بررسی قرار می گیرد و در بخش دوم پیشینه تحقیق مدیریت دانش در پژوهش داخلی و خارجی آورده خواهد شد. مرکز مدیریت دانش در دانشگاه تگزاس آمریکا، مدیریت دانش را اینگونه تعریف می کند: فرایند نظام مند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه اطلاعات است؛ به گونه ای  که شناخت افراد را در حوزه مورد علاقه اش بهبود می بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش بدست آورد و فعالیت خود را به کسب، ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری از این دانش بهره ببرد.

 

 

 

 


مقدمه
در سال‌های اخیر، سازمان‌ها و شركت‌های مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز كرده‌اند و مفاهیم جدیدی چون كاردانشی ، دانش‌كار ، مدیریت دانش ، و سازمان‌های دانشی ، خبر از شدت یافتن این روند می‌دهند. پیتر دراكر، با به‌كار‌گیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان‌ها می‌دهد كه در آن‌ها به جای قدرت بازو قدرت ذهن حاكمیت دارد. براساس این نظریه در آینده جوامعی می‌توانند انتظار توسعه و پیشرفت داشته باشند كه از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمی‌تواند به اندازه دانش مهم باشد. سازمان دانشی به توانمندی‌هایی دست می‌یابد كه قادر است از نیروی اندك قدرتی عظیم بسازد (الوانی، 1380 283). 

 

 

 

 

 

این‌گونه سازمان‌ها با چالش‌های نوینی روبرو هستند. امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمان‌ها بیش از پیش پیچیده و متغیر شده است. این فضا به‌سرعت در حال تغییر است به‌گونه‌ای كه برای بیشتر سازمان‌ها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق آن‌هاست. تغییرات مستمر دانش نیز وضعیت عدم تعادل جدیدی برای سازمان‌ها به‌وجود آورده است. جریان بی‌پایان دانش، بازارها را در حالت تغییر مداوم قرار داده كه این امر سازمان‌ها را ملزم به تغییرات مستمر می‌كند (مشبكی و زارعی، 1382،  92).مهمترین نقشی كه می‌توان به مدیریت دانش نسبت داد این است كه آن را به‌عنوان یك متدولوژی تغییر در نظر بگیرند. مدیریت دانش از یك طرف با جذب دانش‌های جدید به درون سیستم و از طرفی دیگر با اداره مؤثر آن دانش‌ها می‌تواند مهم‌ترین عامل تغییر یك سازمان باشد .(Hales, 2001) دانـش به‌واسـطه نزدیكی به تصمیم‌ها و اقدامات سازمانی به مراتب بیش از داده‌ها و اطلاعات می‌تواند باعث بهبود عملكرد شده و در نتیجه كیفیت خدمات سازمان‌ها را بطور عام و سازمان‌های دولتی را به طور خاص بهبود بخشد (Hales & Kalucy, 2002:2).

 

 

 

 

 

 

فهرست     

فصل دوم: ادبیات و چارچوب نظری مدیریت دانش

2-2 مدیریت دانش
2-2-1 مقدمه 42
2-2-2 تعاریف مفهوم داده، اطلاعات، دانش 43
2-2-2-1 مفهوم داده 43
2-2-2-2 مفهوم اطلاعات 44
2-2-2-3 مفهوم دانش 44
2-2-3 طبقه‌بندی انواع دانش 45
2-2-3-1 دانش از نظر نوناكا 46
2-2-3-2 دانش از نظر جورنا 46
2-2-3-3 دانش از نظر ماشلوپ 47
2-2-3-4 دانش از نظر لیدنر 48
2-2-4 عناصر و ویژگی‌های دانش 48
2-2-4-1 عناصر دانش 49
2-2-4-2 ویژگی‌های دانش 50
2-2-5 دانش آفرینی در سازمان 53
2-2-6 تعریف مفهومی مدیریت دانش 56
2-2-7 منشأ و چگونگی شكل‌گیری مدیریت دانش 57
2-2-8 اصول مدیریت دانش 61
2-2-9 اهداف مدیریت دانش 63
2-2-10 تئوری‌های مدیریت دانش 64
2-2-10-1 تئوری‌های مدیریت دانش جامع 64
2-2-10-2 تئوری‌های مدیریت دانش تیمی 66
2-2-10-3 تئوری‌های مدیریت دانش جامعه‌گرا 67
2-2-11 مؤلفه‌های مدیریت دانش 68
2-2-12 مدل‌های مدیریت دانش 69
2-2-12-1مدل بویست 71
2-2-12-2 مدل شش بعدی 72
2-2-12-3 مدل نوناكا 73
2-2-12-4 مدل رن جانسون 76
2-2-14-5 مدل استیوهالس 77
2-2-13 موانع مدیریت دانش 79

 

2-2-14 تحقیقات انجام شده در ارتباط با مدیریت دانش 

2-2-14-1 پژوهش گلد 82
2-2-14-2 پژوهش موهرمان 83
2-2-14-3 پژوهش ریگانز و مك اویلی 84

منابع